خلاصه فیلم

در آغاز فیلم ما با زنی مواجه می شویم ( با بازی نیکول شوارتزنگر؛ همان خواننده معروف پاپ ) که در زندانی فضایی واقع در کره ماه، یک کیک مخصوص را برای یک زندانی به نام بوریس جانوره ( جیمین کلمنت ) می آورد. بوریس تنها بیگانه فضایی باقی مانده از جریان معروف بوگلیدیت ریس است که فعالیت های مخربش در حدود نیم قرن پیش سبب از بین رفتن سیاراتی زیادی شد اما زمانی که قصد نابودی زمین را داشت، ” مامور ک ” ( تامی لی جونز ) توانست بر او غلبه کند و او را روانه زندان کند. بوریس پس از دریافت کیک موفق می شود با ترفندی از زندان بگریزد و حالا مصمم است با سفر در زمان و بازگشت به سال ۱۹۶۹ ، مامور ک را از بین ببرد تا به این ترتیب تاریخ را تغییر دهد.در روی کره زمین مامور ک به همراه ۲دوست و همکار قدیمی اش مامور جی ( ویل اسمیت ) کماکان سرگرم پاک کردن نشانه های موجودات فضایی بر روی کره زمین هستند و بسیار هم مصمم تر از گذشته فعالیت می کنند چراکه ظاهراً این روزها دامنه گندکاری های این موجودات فضایی گسترده تر از قبل شده! اما در یک شب اتفاق عجیبی رخ می دهد، مامور جی که فعالیت روزانه اش با مامور ک جزو امورات روزمره اش تلقی می شود، با ورود به سازمانی که در آن مشغول به کار هستند متوجه می شود که دیگر فردی به نام مامور ک وجود خارجی ندارد و به او گفته می شود که مامور ک چندین سال قبل از دنیا رفته است! این موضوع باعث می شود تا سازمان اطلاعات مربوط به فرار بوریس جانوره و سفر او در زمان را برای مامور جی شرح دهد و حالا مامور جی می بایستی با سفر در زمان، به سال ۱۹۶۹ بازگردد تا از این طریق مانع از کشته شدن مامور ک جوان ( با بازی جاش برولین ) به دست بوریس جانوره شود و