خلاصه فیلم

در ابتدای فیلم لوگن(مرد گرگ نما و شخصیت اول داستان) در کودکی به اشتباه پدرش را میکشد و سپس با برادرش(ویکتور) فرار نموده و سر از جنگ های جهانی در میارن.پس از مدتی توسط استریکر شناسایی مشین و به گروه اثتثنایی های کشور  آمریکا میپیوندند.پس از مدتی لوگن به ریاست گروه انتخاب میشه و لی به دلیل قتل عام زیاد گروه را ترک میکنه.برادرش ویکتور بعد از چندین سال از گروه خارج شده و برای اثبات خودش به کشتن اعضا گروه میپردازد در صورتی که این تماما یک موضوع منحرف کننده در داستان فیلم میباشد که نویسنده حال مخاطب را در وسط فیلم میگیره.اصل ماجرا این است که ویکتور به فرمان استریکر مامور میشه تا مقداری خون از تمام اعضای گروه جمع آوری کند تا تمام خصلت ها ی آن ها را در موجودی که فرزند استریکر میبوده ، که فرزندش هم سالها قبل مرده بود جمع آوری کنه تا قدرتی مهار نشدنی را تشکیل دهد.در این فیلم مسائل عشقولانه زیاده ولی مشکل خاصی رو برای مخاطبین کوچک ایجاد نمیکنه