خلاصه سریال
مارشال رایلن گیونز به زادگاهش در شهری کوچک و فقیرنشین در شرق کنتاکی منتقل میشود. در آنجا دوست دوران جوانیاش را ملاقات میکند که در گذشته با یکدیگر در معدن ذغال سنگ کار میکردهاند. او اکنون یکی از فعالان نژادپرستی بوده و به تازگی در یکی از کلیساهای سیاه پوستان بمبگذاری کرده است.