خلاصه فیلم

ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند . لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادوییش را از او بگیرد آنها را مجازات نخواهد کرد . ویل برای پیدا کردن جک دست بکار شده و او را پیدا می کند اما توسط قبیله آدمخواران دستگیر می شوند . آنها در ادامه موفق بفرار می شوند و ویل در می یابد کاپیتان جک بدنبال یک کلید جادویی است که با آن بتواند قفل صندوقی جادویی را باز کند . از سوی دیگر دیوی جونز که فرمانروای نیمه انسان نیمه ماهی اشباح دریاست و یک هیولای افسانه ای به اسم کراکن را نیز تحت فرمان خود دارد بدنبال این کلید می باشد . در ادامه درگیری بین جونز و نیروهای تحت فرمانش از یک سو و کاپیتان جک و افرادش از سوی دیگر آغاز می شود و الیزابت نیز که موفق بفرار از دست لرد بکت شده برای نجات ویل به آنها ملحق می شود