خلاصه فیلم

داستان فیلم در سال ۱۸۱۸ در لندن اتفاق می افتد.جایی که جان کیت شاعر جوان انگلیسی عاشق دخترک همسایه ی منزلش فانی براون می شود. این دو روز به روز بر شدت علاقه اشان بر یکدیگر افزوده می شود .اما مشکلاتی نیز در این بین وجود دارد و آن بیماری لاعلاجی است که شاعر جوان به آن مبتلا است و درمانی ندارد و به زودی خواهد مرد. این بیماری موجب می شود تا خانواده ی دخترک نگران آینده ی دخترشان باشند و از او می خواهند که به عشقش با جان خاتمه دهد اما رابطه ی بین این دو بسیار عمیق است…

شرح فیلم : جان کیتس یک شاعر رمانتیک بود. ” ستاره درخشان ” که داستان زندگی کیتس و تنها عشق زندگی کوتاهش فنی بران را روایت می کند، فیلم رمانتیکی است. با اینکه کلمه رمانتیک در فرهنگ عامه و زبان مادری و زبان خاص ادبی و تاریخی معانی مختلفی دارد، اما دستاورد فیلم عالمانه و مسحور کننده جدید جین کمپیون ترکیب کردن این مفاهیم است. بطوری که آمیزه ای از آفرینش شاعرانه و شهوت عاشقانه را ترسیم می کند.این یک پروژه پر مخاطره است. حداقل به خاطر باتلاقی از کلیشه و سفسطه که در راه رسیدن فیلمساز به هدفش وجود دارد. این امکان هست که در دهه های نخست قرن نوزدهم، شاعر ها مثل ستاره های سینما زندگی می کرده اند، ولی در کل، زندگی شاعر ها در فیلم به درستی تصویر نشده است. یا به کلی از آن غفلت شده یا تشریفات و احساسات گرایی بیش از حد، توی چشم می زند.به علاوه، بسیاری از کارگردان های تنبل و شهرت طلب، این دوره را به نمایشگاه های بزرگ لباس تبدیل می کنند. در جاهایی از فیلم ” ستاره درخشان ” کیتس با بازی هنرپیشه لاغر و رنگ و رو پریده انگلیسی بن ویشا (عطر، من آنجا نیستم) تا مرز کاریکاتور شدن پیش می رود. او به فکر فرو می رود، سرفه می کند (ناشی از سل که باعث مرگ زود هنگامش شد) و گل ها و درخت ها و صخره ها را به شکلی رویایی نظاره می کند.اما در این لحظه ها، فیلم با تند و تیزی تکان دهنده و زیبایی خیره کننده اش به موفقیت می رسد نه با چیز های معین و قراردادی، دقیقا به همان شکلی که ترانه های خود کیتس عمل می کنند