خلاصه فیلم

مریم باکره دختر نوجوانی است که در شهر ناصریه زندگی می کند و او را بر خلاف خواسته اش برای مردی به اسم یوسف نامزد کرده اند . مدتی بعد جبرئیل بر مریم نازل شده و به او خبر می دهد بزودی خداوند از روح خود در رحم او دمیده و او پسری به اسم عیسی را بدنیا خواهد آورد که پیامبر مردمانش خواهد شد . مریم پس از شنیدن این خبر مضطرب شده و نزد دختر عمویش الیزابت و همسرش زکریا می رود که آنها نیز بطور معجره آسایی در سنین بالا بچه دار شده اند . مریم در ادامه به شهر باز می گردد و اهالی شهر از حاملگی او مطلع می شوند . هیچکس حتی یوسف که مرد خوبی است سخنان مریم را باور نکرده و شایع می شود او بطور نامشروع باردار شده است . در ادامه فرشته ای به خواب یوسف آمده و واقعیت را به او می گوید و بنابر این مریم و یوسف تصمیم می گیرند به زادگاه یوسف یعنی روستای بیت اللحم بروند و در این شهر حضرت عیسی متولد می شود